زمین، تنها هیجده سال حضور او را گرامی داشت و به او بالید؛ و تو گویی، بیش از آن تحمل چنان بار سنگین و گرانبهایی را نداشت. چه کسی می تواند قصه غم رنگ زهرا علیهاالسلام را آن گونه که هست بازگو کند؛ و اینکه چرا، تنها دختر رسول خاتم صلی الله علیه و آله که دستش بوسه گاه پدر بود، و خاطرش نزد بابا از همگان عزیزتر، در اوج جوانی و شکوفایی، پنهان و به دور از چشم آدمیان دو رو و بی وفا، و در دل شب، برای همیشه در آغوش خاک جای می گیرد؛ و بدین گونه برگی خونین از دفتر تاریخ ورق می خورد.
باری: زمین به پشت خود الوند و بیستون داردغبار ماست که بر دوش او گران بود است.
در این نوشتار، برخی از جلوه های رفتاری حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را بیان نموده و نام و یاد مبارک و مقدس او را گرامی می داریم.
1.بلندهمّتی به هنگام دعا
گر مخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهیدوست ما را و همه نعمت فردوس شما را انسانها در آرزو و درخواست از خداوند، گوناگون می باشند. همّت و آرزوی برخی از آدمیان در همین دنیای زودگذر و ناچیز خلاصه می شود. آنها جز دنیا نمی خواهند و جز برای دنیا، چیز دیگری سعی و تلاش نمی کنند.
به فرموده زیبای حضرت علی علیه السلام : «وَاِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الاََْعْمَی لاَ یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئا وَالْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَیَعْلَمُ اَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَالاََْعْمَی اِلَیْهَا شَاخِصٌ وَالْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَالاْعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ؛ همانا دنیا نهایت دیدگاه کسی است که دیده اش کور است، و از دیدنِ جز دنیا مهجور. و آنکه بیناست، نگاهش از دنیا بگذرد و بداند در پَس آن، خانه [آخرت] است. پس بینا از دنیا رخت بردارد و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد و نابینا برای دنیا توشه فراهم آرد.»
امّا گروه دوم از آدمیان، کسانی هستند که همّت خویش را فراتر از جهان مادی قرار داده اند. و اگر هم برای دنیای خویش تکاپو دارند، به انگیزه توشه برداشتن برای جهان دیگر، حفظ آبرو و مانند آن است. آنها دنیا را محلّ گذر و پل رسیدن به جهان دیگر می دانند و همه تلاش خود را بکار می گیرند تا در جهان دیگر رستگار شده، در بهشت ابدی پروردگار جای گیرند. سرانجام، اندکی از آدمیان نیز هستند که نه تنها از دام جاذبه های فریبنده دنیوی رها می شوند؛ بلکه از نعمتهای انبوه بهشت نیز می گذرند و از خداوند، تنها دیدار جمال او را می طلبند و به جای بهشت، بهشت آفرین را تمنّا می کنند؛
همان گونه که سعدی شیرازی سروده است: ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّحلوا به کسی ده که محبّت نچشیدست.
در ضمن حکایتی، درباره حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین می خوانیم: «روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از دخترش زهرا علیهاالسلام پرسید: دخترم! چه درخواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده است که هر چه بخواهی، تحقق می پذیرد. حضرت فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: «شَغَلَنِی عَنْ مَسْئَلَتِهِ لَذَّةُ خِدْمَتِهِ لاَ حَاجَةَ لِی غَیْرُ النَّظَرِ اِلَی وَجْهِهِ الْکَرِیمِ؛ لذتی که از خدمت حضرت حق می برم، مرا از هر خواهشی باز داشته است. حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم.»
به فرموده زیبای حضرت علی علیه السلام : «وَاِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الاََْعْمَی لاَ یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئا وَالْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَیَعْلَمُ اَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَالاََْعْمَی اِلَیْهَا شَاخِصٌ وَالْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَالاْعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ؛ همانا دنیا نهایت دیدگاه کسی است که دیده اش کور است، و از دیدنِ جز دنیا مهجور. و آنکه بیناست، نگاهش از دنیا بگذرد و بداند در پَس آن، خانه [آخرت] است. پس بینا از دنیا رخت بردارد و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد و نابینا برای دنیا توشه فراهم آرد.» و امّا گروه دوم از آدمیان، کسانی هستند که همّت خویش را فراتر از جهان مادی قرار داده اند. و اگر هم برای دنیای خویش تکاپو دارند، به انگیزه توشه برداشتن برای جهان دیگر، حفظ آبرو و مانند آن است. آنها دنیا را محلّ گذر و پل رسیدن به جهان دیگر می دانند و همه تلاش خود را بکار می گیرند تا در جهان دیگر رستگار شده، در بهشت ابدی پروردگار جای گیرند. سرانجام، اندکی از آدمیان نیز هستند که نه تنها از دام جاذبه های فریبنده دنیوی رها می شوند؛ بلکه از نعمتهای انبوه بهشت نیز می گذرند و از خداوند، تنها دیدار جمال او را می طلبند و به جای بهشت، بهشت آفرین را تمنّا می کنند؛
همان گونه که سعدی شیرازی سروده است: ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّحلوا به کسی ده که محبّت نچشیدست.
در ضمن حکایتی، درباره حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین می خوانیم: «روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از دخترش زهرا علیهاالسلام پرسید: دخترم! چه درخواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده است که هر چه بخواهی، تحقق می پذیرد. حضرت فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: «شَغَلَنِی عَنْ مَسْئَلَتِهِ لَذَّةُ خِدْمَتِهِ لاَ حَاجَةَ لِی غَیْرُ النَّظَرِ اِلَی وَجْهِهِ الْکَرِیمِ؛ لذتی که از خدمت حضرت حق می برم، مرا از هر خواهشی باز داشته است. حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم.»
غوغای عارفان و تمنّای عاشقانحرص بهشت نیست که شوق لقای تُست قومی هوای نعمت دنیا همی پزندقومی هوای عُقبی و ما را هوای تست قُوت روان شیفتگان التفات توآرام جان زنده دلان مرحبای تست .

2.شرم و حیا
یکی بیم و آزرم و شرم خدایکه باشد ترا یاور و رهنمای «حیا حالتی همراه با احساس شرم، ملاحظه و فروتنی در مواجهه با دیگران، به ویژه در مقابل بزرگ تران، یا در مواجهه با امور را می گویند.»
امام صادق علیه السلام درباره ارزشمندی حیا و آثار آن می فرماید: «لَوْلاَهُ (الْحَیَاء)ُ لَمْ یُقَر ضَیْفٌ وَلَمْ یُوفَ بِالْعِدَاتِ وَلَمْ تُقْضَ الْحَوَائِجُ وَلَمْ یُتَحَرَّ الْجَمِیلُ وَلَمْ یُتَنَکَّبُ الْقَبِیحُ فِی شَی ءٍ مِنَ الاََْشْیَاءِ حَتَّی اِنَّ کَثِیرا مِنَ الاَُْمُورِ الْمُفْتَرَضَةِ اِیضا اِنَّمَا یُفْعَلُ لِلْحَیَاءِ فَاِنَّ کَثَیِرا مِنَ النَّاسِ مَنْ لَوْلاَ الْحَیَاءُ لَمْ یَرْعَ حَقَّ وَالِدَیْهِ وَلَمْ یَصِلْ ذَارَحِمٍ وَلَمْ یُؤَدِّ اَمَانَةً وَلَمْ یَعِفَّ عَنْ فَاحِشَةٍ اَفَلاَ تَرَی کَیْفَ وَفَّی لِلاَِْنْسَانِ جَمِیعَ الْخِلاَلِ الَّتِی فِیهَا صَلاَحُهُ وَتَمَامُ اَمْرِه؛ اگر حیا نبود، حرمت مهمان نگاه داشته نمی شد، و به وعده ها عمل نمی شد، و حاجتها برآورده نمی شد، زیبایی [و هنجارها] انجام داده نمی شد، و از زشت [و ناهنجاریها] پرهیز نمی شد. حتّی بسیاری از کارهای واجب نیز تنها به دلیل حیامندی انجام می شود. همانا اگر حیا نبود، بسیاری از مردم حقوق پدر و مادر خویش را رعایت نمی کردند، و صله رحم انجام نمی دادند، و امانت را [به صاحبش[ برنمی گرداندند، و نسبت به فحشا عفّت نمی ورزیدند؛ پس آیا نمی بینی که چگونه [خداوند] به انسان خصلتی را عطا فرمود که صلاح [دنیا و آخرتش] و کامل کننده امورش در آن است.»
ویل دورانت درباره حیا می نویسد: «شرم، نوعی عقب نشینی مدبّرانه است که از ترس و پاکی می زاید. در اقوام متمدّن، حیا یکی از بهترین صوَر تعالی روح عشق است و تا شکوه و درخشندگی بی مانندی بالا می رود، و گاهی بر عمیق ترین دواعی نفسانی غالب می شود. این رفتار ظریفانه، از لطف و رقّتی عالی خبر می دهد. حیا پاداشهای خود را پس انداز می کند.»
یکی از ویژگیهای آشکار حضرت زهرا علیهاالسلام ، حیا و آزرم بوده است. در حقیقت، اهتمام فوق العاده ایشان به پوشش و حجاب در برابر نامحرمان، ریشه در حیامندی آن حضرت داشت، تا آنجا که در این باره نقل می کنند: «مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علی علیه السلام شد. پیامبر صلی الله علیه و آله مشاهده فرمود که حضرت زهرا علیهاالسلام برخاست. فرمود: دخترم! این مرد نابینا است. پاسخ داد: «اِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَاِنِّی اَرَاهُ وَهُوَ یَشُمُّ الرِّیحَ؛ اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم! [اگرچه او نمی بیند] و او بو[ی زن] را استشمام می کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی.»
اسماء بنت عمیس می گوید: «روزهای آخر زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام با او بودم. روزی مرا به یاد چگونگی حمل جنازه توسط مردم انداخت و ابراز نگرانی کرد که: چرا جنازه زن را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان حمل می کنند؟! آنگاه فرمود: «اِنِّی قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا یُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ اَنَّهُ یُطْرَحُ عَلَی الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَیَصِفُهَا لِمَنْ رَأی فَلاَ تَحْمِلِینِی عَلَی سَرِیرٍ ظَاهِرٍ اُسْتُرْنِی سَتَرَکَ اللّهُ مِنَ النَّارِ؛ من بسیار زشت می دانم که [جنازه] زنان را [پس از مرگ] بر روی تابوت رو باز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند که حجم بدن را برای بینندگان آشکار می سازد. مرا بر روی تابوتی آن چنانی مگذار و بدن مرا بپوشان! خداوند ترا از آتش جهنم محفوظ بدارد.»
نمونه ای دیگر از حیاورزی حضرت زهرا علیهاالسلام را در این حکایت می خوانیم: «روزی آن حضرت به پدرش گفت: آیا اهل دنیا روز قیامت برهنه اند؟ فرمود: بلی ای دخترم. گفت: آیا من هم برهنه ام؟ فرمود: بلی شما هم؛ ولی آنجا کسی به کسی توجه ندارد. حضرت زهرا علیهاالسلام به پدر گفت: چقدر جای خجالت است آن روز، مقابل خدای متعال. در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! به فاطمه سلام برسان و بگو به جهت حیا و شرمش از خدا، خدا وعده فرموده که او را روز قیامت به دو حلّه از نور بپوشاند. آن گاه که حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد حضرت علی علیه السلام برگشت، به فاطمه گفت: آیا درباره پسرعمویت نپرسیدی؟ فرمود: چرا، پرسیدم؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: علی[ علیه السلام ] در پیشگاه خداوند بالاتر از این است که روز قیامت او را برهنه محشور کند.»

3. ادب
در معنای ادب گفته اند: «نگاهداشتن و رعایت شرایط هر چیز؛ و در اصطلاح، ملکه ای است در شخص که او را از کارهای زشت باز می دارد. همچنین رعایت کردن حدود هر کسی عبارت است از ادب نسبت بدان کس.»
حضرت علی علیه السلام درباره ادب می فرمایند: «اَشْرَفُ حَسَبٍ حُسْنُ اَدَبٍ؛ بهترین شرافت [و افتخار خانوادگی،] ادب نیکوست.» همچنین فرمود: «کُلُّ شَیْ ءٍ یَحْتاجُ اِلَی الْعَقْلِ وَالْعَقْلُ یَحْتاجُ اِلَی الاََْدَبِ؛ هر چیزی نیازمند خرد است و خرد نیازمند ادب.»
اشرف آدمیان رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز با افتخار می فرمایند: «اَدَّبَنِی رَبِّی فَاَحْسَنَ تَأْدِیبِی؛ خداوند، مؤدّبم کرد و نیکو مؤدّبم ساخت.»
امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ اَدَّبَ نَبِیَّهُ فَاَحْسَنَ اَدَبَهُ فَلَمّا اَکْمَلَ لَهُ الاََْدَبَ قالَ «وَاِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» ثُمَّ فَوَّضَ اِلَیْهِ اَمْرَ الدِّینِ وَالاَُْمَّةِ لِیَسُوسَ عِبادَهُ؛ خدای بزرگ پیامبر خود را ادب آموخت و نیکو ادب آموخت. و چون ادب را در او به حدّ کمال رساند فرمود: «همانا تو دارای خلق عظیم هستی».
آن گاه کار دین و امّت را به او سپرد تا بندگان را اداره کند.» بی گمان یکی از برجسته ترین ویژگیهای حضرت زهرا علیهاالسلام نیز ادب آن حضرت بوده است. آن حضرت به عنوان دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و یک معصوم، ادب را در خویش به حدّ کمال رساند، و آن را در همه مراحل زندگی مراعات می نمود.
در تاریخ آمده است که یکی از آداب و رسوم زمان آن حضرت این بود که یکدیگر را به اسم صدا می کردند. حتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به نام آن حضرت صدا می زدند؛ در حالی که این امر خلاف ادب و به دور از شأن آن حضرت بود. تا اینکه خداوند برای مؤدّب ساختن این افراد در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله ، این آیه شریفه را نازل فرمود: «لاَّ تَجْعَلُواْ دُعَآءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَآءِ بَعْضِکُم بَعْضًا »؛ «خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی [دیگر [قرار مدهید.»
از امام صادق علیه السلام چنین روایت شده است که حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: «وقتی که آیه «لاَّ تَجْعَلُواْ دُعَآءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَآءِ بَعْضِکُم بَعْضًا» بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد، من هم تصمیم گرفتم از آن پس، آن حضرت را به جای «ای پدر،» «رسول خدا» خطاب نمایم؛ لذا آن حضرت را «یا رسول اللّه» گفتم. رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمودند: «ای فاطمه! این آیه درباره تو و خانواده ات نازل نشده، تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره درشت خویان از قریش و اهل کبر و غرور نازل شد. شما مرا، «پدر» صدا کن که قلبم را زنده و خدا را خشنود می کند!»
حافظا! علم و ادب ورز که در مجلس شاه هر که را نیست ادب لایق صحبت نبوَد .

4.زهد و ساده زیستی
تکلّف گر نباشد خوش توان زیست تعلّق گر نباشد خوش توان مرد زهد و ساده زیستی
همان گونه که در دعای ندبه می خوانیم: «وَشَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیَّةِ؛ و با آنها در درجه های این دنیای پست زهد را شرط نمودی.» ساده زیستی و بی رغبتی نسبت به جاذبه های دنیوی، افزون بر آنکه آدمی را از بسیاری از لغزشها و گناهان باز می دارد، رمز اصلی آرامش قلبی و شادابی روحی نیز می باشد.
به تعبیر زیبای سعدی: آن کس از دزد بترسد که متاعی داردعارفان جمع نکردند و پریشانی نیست وانکه را خیمه به صحرای فراغت زده اندگر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست.
استاد شهید مطهری درباره آثار مثبت و سازنده ساده زیستی می گویند: «به هر اندازه که انسان بیشتر به اشیاء عادت داشته باشد، بیشتر به آنها بسته است و اسیر آنهاست. و به هر اندازه که انسان اسیر باشد، آزادی ندارد. انسانهایی که آرزو دارند آزاد زندگی کنند و به آزادی علاقمندند، همیشه کوشش می کنند زنجیرها را تا آنجا که ممکن است از دست و پای خودشان برگیرند. … و لهذا زندگی پیامبران عظام و رهبران بزرگ اجتماع، همواره زندگی ساده ای بود. ما در شرح حال رسول اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: «کانَ رَسُولُ اللّه خَفِیفَ الْمَؤُونَةِ».
اوّلین چیزی که در سیره پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به چشم می خورد، این است که مردی بود سبک خرج. لباس و خوراکش و همچنین در نشست و برخاست و مسافرت، بسیار ساده بود. …
گاندی، این مرد هندو، وقتی می خواهد هند را رهبری کند و جمعیت هندوستان را از چنگال استعمار رها کند، چاره ای ندارد جز اینکه راه پیامبران را در پیش گیرد، یک زندگی ساده برای خودش انتخاب کند، پارچه ساده ای روی دوشش بیندازد و تمام دارایی اش یک بز باشد و بگوید من با همین می توانم زندگی کنم.
روزی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به خانه دخترش زهرا علیهاالسلام وارد می شود و می بیند که او یک دستبند نقره در دست دارد و پرده الوانی را از در آویخته است؛ به علامت اعتراض برمی گردد.حضرت زهرا که از خلق و خوی پدر بزرگوارش آگاه بود، فورا دستبند را از دست درآورد و پرده را هم از در کند و آنها را خدمت پدر بزرگوارش فرستاد و پیغام داد که در هر راه که خودتان صلاح می دانید، مصرف فرمایید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فورا همه آنها را به اصحاب صفّه بخشید.
مقام معظم رهبری از وانهادن ساده زیستی و روی آوردن به مصرف گرایی با عنوان «بلای جامعه» یاد کرده و می فرماید: «برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روز به روز در آن زیاد شود، و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّع خوردن، متنوّع پوشیدن و دنبال نشانه های مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن، تشویق بشوند.»
باید اذعان داشت که در عصر حاضر، نقش الگویی حضرت زهرا علیهاالسلام درباره زهد و ساده زیستی بیش از هر زمان دیگر آشکارتر است و ما بیش از پیش به تأثیرپذیری از این الگوی مبارک نیازمندیم؛ چرا که در هیچ روزگاری به اندازه روزگار ما، انسانها در برابر انواع جاذبه های رنگارنگ دنیا و انبوه کالاهای مصرفی آن قرار نگرفته اند؛ در نتیجه، در هیچ زمانی همانند این عصر و زمان، دلهای آدمیان ـ به واسطه تعلّق به این دستاوردهای تمدّن مادّی و تکنولوژی ـ گرفتار اضطراب و دلهره و تشویش نشده است.